خب حالا بریم از روش ساخته شدن ماینکرفت بگیم
عصر دوشنبه بود، حدود ساعت 7، مارکوس پرسن در دفتر کار 9 طبقه اش در استکهلم، روی صندلی لم داده بود. چندان حواسش سر جایش نبود، به تازگی به عفونت گوش دچار شده بود و هنوز دوران نقاهت را سپری می کرد. کاری جز دید زدن ساکنین سایر ساختمان های مجاور دفترش نداشت.
بی جهت به مردی که به مانیتورش نگاه می کرد و دستش را به صورتش می مالاند خیره شده بود، برایش صحنه عجیبی بود.
بعد از مدت مدیدی نگاه کردن به آن مرد، از آن صحنه خسته شد و شروع کرد به پرتاب دارت. البته کار مارکوس همیشه این قدر ملال آور و خسته کننده نبود. طی 5 سال گذشته، ماکوس، مرد 35 ساله سوئدی داستان ما، فکر و ذهنش را متمرکز بر مدیریت و حفاظت از مخلوقش ماینکرفت، پر فروش ترین بازی ویدویی در تمام دوران، کرده بود.
البته شاید «بازی» خطاب کردن ماینکرفت، تا حدی کم لطفی باشد. تعداد دانلود های ماینکرفت از سقف 100 میلیون هم گذشته و مخلوق مارکوس، خود به یک پلتفرم بدل گشته است.
در ماینکرفت، همه چیز از یک سرزمین مجازی شروع می شود، سرزمینی که هر کاربر در آن، با قطعات و آجر های لگو مانند، می تواند هر چیزی را که به ذهنش می رسد، بسازد. ماینکرفت، محدودیتی برای خلاقیت قائل نیست.
بیشتر بازیکنان، کودکانی هستند که ویلا و خانه های خودشان را می سازند و دوستان شان را به سازه های شان دعوت می کنند، ماینکرفت تنها یک عنوان ساخت و ساز نیست و ویژگی های بسیاری برای تعامل میان کاربران در آن در نظر گرفته شده. برای بسیاری، ماینکرفت همانند یک زندگی ثانویه است.
کودکان تنها کاربران میانکرفت نیستند، بزرگسالان، صد ها ساعت از وقت شان را برای ساخت نمونه هایی از سازه های مشهوری چون ساختمان امپایر استیت، ستاره مرگ استار وارز، و برج تاریک سرزمین میانه صرف می کنند.